ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
صبح که عشقم حاضر میشد بره کلاس اومد بوسم کرد گفت بیدارشو ببین داره برف میاد
یهو من از شوق پریدم و این قطره ناز نازیها رو دیدم
اااااای جان چقدر همه چی قشنگه
همسر رفت
منم چای دم کردم و کنار پنجره با شیرینی خوردم
جاروبرقی کشیدم و اومدم خونه پدر
زهرا شام برامون قیمه داره میدرسته
به عشقم گفتم بیاد اینجا
شاید فردا بازم شام بیام اینجا آخه خواهربزرگه احتمالا میاد خانم بابام نیست رفته شهرستان
خونه پدریمو وقتی نیست به شدت دوست دارم وقتی هست خیلی معمولیم...کلا همه اعضا خانواده این حس رو داریم ولی خوب بخاطر پدرمون ماهم بهش احترام میذاریم
خدایا برای همه زیبایها و آرامش شکککککر
منم از این هواها میخوام
ای جان الان که تهران باز هواش خشک و سرد وآلودس واقعا اینجورهوا ها غنیمته
خانومی من رمز ندارم
اگه دوس داشتی خوشحال میشم رمزتو بدی
میذارم برات
با سلام اینجانب اسما عضو جدید هسدم خخخخخ





واااااااااای چه عکسی شده دلم بارون خواست
بازم میام
خوش اومدی
مرسی
قدمت رو چشم
زندگیتون پر از عشق
مرسی عزززززیزم همچنین برای شما باشه
ممنون که اومدی